About Me

My photo
Mitglied Vereingung zur Verteigung der Menschenrechte im Iran VVMIran e.V. عضو کانون دفاع از حقوق بشر در ایران View my complete profile

Home Blog

Thursday, July 18, 2024

در آستانه ی سالگرد انقلاب زن، زندگی، آزادی، دستهای باهم بودن مان را بفشاریم

 

در آستانه ی سالگرد انقلاب زن، زندگی، آزادی، دستهای باهم بودن مان را بفشاریم  رودخانه ی انقلاب مهسا در جریان است، با رگه ای از خون و گیسوانی که بی توجه به چماق استبداد، همچون درفش کاویان در اهتزازند. به شهریور نزدیک می شویم، خون قیام در رگهای آگاهی یافته و جانهای به ستوه آمده جاریست و گیسوان بانوان ایرانی،

همچنان در اوج اهتزاز است.

هرچند دیو استبداد با خشم و خشونت و کشتاری تاریخی، با چهره ای کریه تر از قبل، خود را در محضر وجدان و نگاه بشریت، روسیاه سرکویی خونین نمود، اما این آرامش قبل از طوفان، هم برای رژیم و هم برای مردم انقلابی، پیامهایی سرنوشت ساز داشته و دارد. در آستانه ی این رخداد مهم، رسالت هر فرد و حزب و گروه منتقد، معترض و مبارزه باید روشن و روشمند گردد.

۱- رسالت فردی: هر ایرانی آگاه و متعهدی که به این درک رسیده است که سلطه ی جمهوری اسلامی ولو در حد یک روز بیشتر، بر ایرا نو ایرانی، به معنای از دست رفتن بیشتر سرمایه های انسانی، مادی و معنوی این سرزمین می باشد، می باید به عنوان یک هموطن متعهد، در نقش یک معترض فعال، به نارضایتی خود، با مبارزه منفی و مبارزه مدنی، نمود اجتماعی بدهد و با پیوستن به تک تک هموطنان معترض، به جریان دادخواهی و مبارزه ی به حق مردم جانی تازه به بخشاید.

با وجود نارضایتی و خشم فراوان از رژیم، با سکوت و ماندن در خانه ها، نمی توان به رفتن رژیمی امیدوار بود که با تزویر آمده است و با زور، بر ماندن خود اصرار دارد. لذا رسالت ما در مبارزه، بس سنگین و آگاهانه و ارزشمند خواهد بود اگر هر کدام از ما، به امید تلاش سایر هموطنان، از خود رفع مسئولیت ننماییم.

۲- احزاب و گروههای مخالف جمهوری اسلامی، رسالتی بس خطیر دارند.

زیرا از یک سو نماینده ی یک جریان فکری و سیاسی هستند و از سوی دیگر بر طیفی از افراد همفکر و همسو با خود در سطح جامعه تاثیر می گذارند. رسالت این گروهها و احزاب در مواجهه با رژیم می باید؛ برنامه ریزی شده، مدون، هدفمند باشد و از سوی دیگر، در تعاملی دموکراسی خواهانه با سایر گروهها و احزاب مخالف رژیم قرار گیرند و با پذیرش تکثر و تنوع، همبستگی ای نتیجه بخش را رقم بزنند.

۳- با وجودی که منافع رژیم با منافع بیشتر کشورهای جهان در تعارض است، و همین، مقبولیت و مشروعیت رژیم را با چالش جهانی مواجه ساخته، و برخوردهای تنبیهی و تحریمی جامعه جهانی علیه رژیم را به دنبال داشته است، اما نباید از ذکر این نکته مهم غافل ماند که؛ برای سرنگونی این رژیم نباید به اقدام جامعه جهانی یا نهادهای بین المللی امیدی داشت. تجربه براندازی صدام در عراق و طالبان در افغانستان، تحقق این امر را غیرممکن نموده است، با وجودی که این روش براندازی نمی تواند متضمن منافع ملی باشد. لذا باید بیشتر هم و توجه فعالین مبارز، بر داخل کشور و تلاش برای انسجام و سازماندهی حرکت اعتراضی مردم علیه رژیم متمرکز باشد. البته این به معنای کاهش تلاش برای معرفی چهره ی ضد بشری رژیم و آگاهی بخشی به جهانیان نخواهد بود.

 انقلاب زن، زندگی، آزادی، به صورت کلی، در بر دارنده ی خواستها و مطالبات سلبی( ضد و علیه ...) و ایجابی (له و طرفدار ...) مشخص مردم ایران بود. مردم به صراحت، با شعارهایی نظیر مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر خامنه ای، مرگ بر سپاهی، بسیجی برو گم شو، جمهوری اسلامی نمی خوایم نمی خوایم، جمهوری اعدامی نمی خوایم نمی خوایم، توپ تانک فشفشه آخوند باید گم بشه، بر ضدیت و رد جمهوری اسلامی صحه گذاشتند. رد و کنار گذاشتن جمهوری اسلامی،خواست و مطالبه ی تمام گروهها و جریانات سیاسی-مبارزاتی مردم ایران از هر طیف و جناح و گرایشی بوده و هست.

در بخش سلبی، تمام مخالفین جمهوری اسلامی هم دل و هم صدا، نه به جمهوری اسلامی را اعلام نمودند.(اصلاح طلبان منتقد شیوه ی حکمرانی حکمرانان جمهوری اسلامی، در زمره ی مخالفین جمهوری اسلامی قرار نمی گیرند.) موضوع قابل تامل، خواست و مطالبات ایجابی مردم بود که به مرور، نمونه هایی از انشقاق را در بین مبارزین به نمایش گذارد. در رخدادهای سیاسی، اجتماعی، از جمله درجنبش بزرگی که مردم ایران، چه در داخل و چه در خارج از کشور راه انداخته بودند، زمان، عامل تاثیرگذاری بوده و هست.

هماهنگی شرایط، موقعیت ها و زمان می تواند، مسیر یک رخداد را با تغییرات و نتایج مهمی مواجه سازد. هنوز بر ارکان اصلی قدرت در نظام جمهوری اسلامی ضربه ای کاری وارد نیامده بود که مبارزین به این موضوع مهم اما نابهنگام پرداختند، حال که جمهوری اسلامی را نمی خواهیم و آنرا رفتنی می دانیم، چه می خواهیم؟) نقشه ی راهی است که هر کدام از جریانات سیاسی و فکری به آن اندیشیده و برای تحقق آن برنامه داشته و مبارزه و تلاش نموده بودند.

قطعا در میان مبارزین با رژیم ، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد که گاها به تضاد با یکدیگر نیز کشیده شده است. تفاوت درنوع نظام مورد نظر گروههای مختلف، یکی از عوامل اصلی انشقاقی است که همچو ن بیماری ای مسری، با سرعت در بدنه ی وسیع مبارزات مردم رسوخ نمود و ناخودآگاه، موفقیت در بخش سلبی و مهم مبارزه را تحت تاثیر قرار داد چگونگی و زمان طرح آن، از عجله و ناپختگی ای زیانبار برخوردار شد و خیلی بیشتر از آنچه که انتظار می رفت، آسیب خود را به بدنه مبارزات مردم وارد آورد و انسجام و پیوستگی و همبستگی و با هم بودنی مستحکم را دچار خدشه ساخت. گروههای مختلف داخل و خارج از کشور، ضمن اعلام پذیرش رسالت زن، زندگی، آزادی قیام، که بخشی از نگاه و تلاش خود را از جبهه مبارزه با رژیم برداشته و هَم خود را مصروف و متمرکزبر رد و نقد یکدیگرنمودند. جمهوری خواهان، مشروطه طلبان، گروههای چپی، فدرالیست ها وووو به جای صرف تمام وقت و انرژی خود برای برانداختن یکی از بدترین دیکتاتوری های زر و زور و تزویر، به نقد بی رحمانه ی خود پرداختند و شووینیست های هر گروه و جریانی، از خود رفتارهای تفرقه افکنانه بروز دادند و بدین گونه دستان به هم پیوسته ی خود در آغاز جنبش را، به تدریج رها ساختند و هر کدام هَم خود را صرف معرفی دیدگاهها و خواستهای خود  نموده و گاه با حمله به طیف مقابل، نا دانسته و عجولانه، با خیال در چند قدمی پیروزی بودن، به انشقاقی یاری رساندند، فقط و فقط جمهوری اسلامی بود، و اینگونه آب به آسیاب دشمنی ریختند که از هیچ جنایتی برای سرکوب مردم فروگذار نبوده و نیست، تا ثابت شود که ما ایرانیها، با وجود بیش از یک قرن تجربه دموکراسی خواهی، هنوز در ابتدای راه تحقق این مهم هستیم  و در اجرای نقشه ی راهِ کار جمعی، برای تحقق هدف مشترک، ضعیف عمل می کنیم. هرچند در سال ۵۷،بعداز سقوط نظام مشروطه سلطنتی، آخوندها توانستند نظام مورد نظر خود را بر مردم تحمیل نمایند، اما این موضوع نباید باعث هراس برخی فعالین و مبارزین، از عدم استقرار نظام مورد نظرشان، بعد از فروپاشی جمهوری اسلامی شود.

بررسی وضعیت فکری، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی جامعه کنونی ایران نشان می دهد که، تفاوت عمیقی بین مردم ایران در حال حاضر، با مردم ایران در سال ۵۷ وجود دارد. به یمن برخورداری از عصر رسانه و تکنولوژی برتر آن، سطح آگاهی جامعه نسبت به موضوعات مختلف، ازجمله مسائل سیاسی بسیار بالا رفته است و هر فعال سیاسی ای باید این را درک نماید که، در فردای پیروزی، به یمن برخورداری از جریان آزاد اطلاعات، مردم انتخاب شایسته ای خواهند داشت و باید، احترام به انتخاب مردم در اولویت کاری هر فعال مبارزی  قرار گیرد، و ذکر این نکته ضروری به نظر می رسد که هر گونه دگر تخریبی، در نزد مردم نتیجه مطلوبی در پی نخواهد داشت. معمولا در میتینگ ها و مناظرات انتخاباتی، رقیبیکه به جای ارائه طرحها و برنامه های خود، طرف مقابل را تخریب نماید بازنده ی آن مناظره و گاه آن انتخابات خواهد بود.مبارزین و فعالین مخالف جمهوری اسلامی درصورتی می توانند به پیروزی امید داشته باشند که؛ ضمن پذیرش تنوع و تکثر سیاسی و فکری، با معرفی دیدگاه ها، اهداف، برنامه های خود برای ایران، از هرگونه هجمه به دیدگاه مقابل بپرهیزند و هَم خود را مصروف مبارزه با رژیم نموده و در این راه خطیر پرخطر، از فشردن دستهای یکدیگر برای تحقق این رسالت عظیم، لحظه ای درنگ ننمایند، باشد تا دستهای به هم پیوسته مان، به دیو استبداد به فهماند که خروش مردم اینبار، سهمگین و قدرتمندتر از قبل، با کسب تجربه ای ارزشمند، طومار آخرین حکومت استبداد دینی در ایران را در هم خواهد پیچید.