۱۴۰۲ اسفند ۱۵, سه‌شنبه

علی شوش

 من علی شوش هستم.من کشته شدم، در تاریخ ۱۳ اسفند ماه ۱۴۰۱. سی و چهار سالم بود، متولد ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۳۶۷. فرزند نزهت میر راضی و اهل اهواز و ساکن اصفهان بودم. اصولا پاک، مهربون،  آروم، حامی حیوانات، شجاع، متین و به

گفته دوستام به تکامل خودم به چیزی که یه انسان برای درکش به این زندگی باید میرسید رسیده بودم. دوستان زیادی داشتم و بیدریغ عاشقشون بودم و هیچکی رو از خودم نمیرنجوندم و سعی میکردم رفیق خوبی برای دوستام باشم. خود آموخته موسیقی بودم و از سال ۱۳۹۵ نوازندگی گیتار باس رو شروع کردم و گیتار کلاسیک و باس رو حرفه ای مینواختم، عضو گروه موسیقی «باکوت»، استاد گیتار، هنرمند، شاعر و اهل نمایش بودم. از بازدید گالری نقاشی خیلی لذت میبردم. گیاهخوار، عاشق سگ و گربه، یه سگ پشمالو و یه گربه به نام لیلی داشتم که با بچه هاش ازشون نگهداری میکردم. خدمت سربازی رو که تموم کردم بعدش وارد دانشگاه شدم و چهار سال بعد از دانشکده فیزیک دانشگاه صنعتی اصفهان فارغ التحصیل شدم.

اعتراضات سراسری بعد از کشته شدن مهسا ژینا امینی شروع شده بود. منم به هموطنای معترضم پیوستم و روز ۴ آبان ۱۴۰۱ مصادف با چهلم مهسا به خیابون رفتم. سرکوبگرای مزدور به طرفمون حمله ور شدن، ناگهان تعدادی از مامورا منو گیر آوردن و با زنجیر و باتوم افتادن به جونم، مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفتم، ضربه های زیادی به سر و بدنم وارد شد و مجروح افتادم زمین. عاقبت ولم کردن و رفتن و من با تنی کبود و داغون خودمو رسوندم خونه. تا یه هفته نمیتونستم درست راه برم، فقط خانواده نزدیکم در جریان بودن چی شده. بعد از مدتی بخاطر سرم تو بیمارستان بستری شدم و ۴ ماه بعد در اواسط اسفند ماه ۱۴۰۱ به دلیل ضربات باتومی که به سرم خورده بود دچار ضایعه مغزی شدم که منجر به سکته مغزی شد. بعد از ده روز دچار مرگ مغزی شدم و از دنیا رفتم….

بعد از مرگم خانوادم رضایت دادن که اعضای بدنم اهدا بشه.

مامورای امنیتی خانوادمو شدیدا تهدید کردن و تحت فشار گذاشتن که علت 

فوت منو سکته و م ر گ مغزی به همه اعلام کنن و در مورد علتش اطلاع رسانی نکنن، خانوادم تحت فشار قاتلين من سکوت کردن… 

پیکر بیجون من مظلومانه در اصفهان به خاک سپرده شد… اگه به دیدنم اومدی گیتار آبی رنگی رو روی سنگی که بر مزارم هست از دور میبینی… در طرف دیگه اون سنگ نوشته ای از خودم حک شده با این مضمون:

«هستی من شبیه یه دره

در فضا و زمان بی معنی ست

زندگی یک کتاب بی سرو ته، زندگی یک رمان بی معنی ست 

توی دنیای کوچکی هستم که برایش صدا نمیخواهند 

شدم آن آدمی که مسخ شده، سوسکها هم مرانمیخواهند 

مثل عالیجناب نصف شده نظم یک شهر را به هم زده است 

بیشتر از همیشه طغیان کرد، هیچ وقت او نخواست بد بشود 

دن آرام من فقط میخواست که از این آسیاب رد بشود 

داد و فریاد اثر ندارد نه چاره اش مثل دیگران شدن است 

قسمم کارگر نمیافتد، مهر طاعون ردای سرخ من است 

شوکران چاره ساز درد تو نیست هیچکس نیست پشت این میله 

برو و به تمام شهر بگو که زمین گرد نیست گالینه 

فکر کن مثل مردم یک شهر بین نور سفید بنشینی 

وای سخت است اعتراف کنی 

مثل آنها تو هم نمیبینی

شده ام باز مثل آن ذره در جهانی پر اتفاق که نیست 

زندگی یک کتاب بی سروته، زندگی یک رمانه

 نه کافیست، دیگر از هیچکس نمیترسم

دیگر از حس انتقام پرم 

کرنون هم مقابلم باشد جسدم را به خاک میسپارم…»


بعد از مدتی «محمد بم» شاعر ایرانی در تبعید پرده از م ر گ من برداشت و تو اینستاگرامش نوشت:

«یک سال از نبودن علی گذشته و دیگر قرار نیست در این رابطه سکوت کنیم. على شوش را کشته اند.

على شوش شاعر و نوازنده و بازیگر، چهار ماه پس از اینکه در مراسم چهلم مهسا امینی در اصفهان مورد هجوم مامورین امنیتی قرار گرفت و از ناحیه سر مضروب شد، بر اثر ضایعه مغزی در بیمارستان به قتل رسید.

در این مدت با پزشکان زیادی صحبت کردم و همگی به اتفاق تایید کردند که ضربه های باتوم در درگذشت علی شوش موثر بوده اند.

على جوان و سالم ما را کشتند. بی حرمتی به خون و آرمان اوست اگر قتل او را یک مرگ ساده بر اثر بیماری بدانیم.»

و خانوادم بعد از کشته شدن من در اینستاگرام از زبان من این پستو گذاشتن:

«من على، دنیا خواست که دیگه بین شما نباشم

خاطرات خوب و بد با شما داشتم، سعی کردم همه رو دوست داشته باشم

حامی حقوق حیوانات بودم و ازتون میخوام که شما هم دوستشون داشته باشین

بیشتر وقتها حرفهای دل و احساسم رو شاعرانه میگفتم، بعضی اوقات با ساز و نمایش 

من على شوش اهل شعر و ساز و نمایش هستم

پس برای من قرآن نخونین، دوست داشتین برای آروم کردن خودتون بخونین نه برای من چون هیچ اعتقادی ندارم!

اعضای بدنمو به مریضهایی که خانوادشون چشم انتظارن اهدا میکنم تا قبل رفتنم جون چند نفر دیگه رو نجات بدم 

خیلی تلاش کردم👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼



http://www.youtube.com/@MohamadBagheri1882

خرس بزرگ جثه در مناطق کوهستانی اشنویه مشاهده شد

  ارومیه- رییس اداره حفاظت محیط زیست اشنویه گفت: یک قلاده خرس قهوه‌ای پوزه بلند توسط اعضای باشگاه کوهنوردی گدار ارومیه هنگام صعود به یکی از ...