در بُندهش و مینوی خِرد آمده که درختی هست نامش "بَستُخمه" که در میان دریای فَراخکَرد رُسته است، و تخم همهی گیاهان بدوست؛ و فراز نُه کوه آفریده شده است. آن کوهِ سوراخمند که نُههزارونهصدونودونُه جوی از آن جاریست و آب دریاهای هفتکشورِ زمین را چشمه از آنجاست. این درختی است که دورکنندهی غمست و داروها همه از اوست
. و سیمرغ -سئنای درمانگر- آشیانه بدو دارد و چون از آن برخیزد هزار شاخه بر درخت بروید و چون بر آن بنشیند هزار شاخه از آن بشکند و تخمهای درخت پراکنده شود که از آن گیاهان برویند. و ریشههای آن درخت را در آب جفت ماهیهایی چرخان از تازِش شر محافظت کنند. نشانههای زیادی دلالت بر آن دارد که در قرون اخیر نقش تکرارشوندهی بالا بر پارچههای قلمکار و بسیاری بسترهای دیگر همان درخت زندگی یا بستخمه، مامن سیمرغ است. جالب اینجاست که این درخت همهجا به شکل آشنایی تصویر شده که ما آن را سرو میدانیم