بیست و سوم
آگوست روز یادآوری تجارت و الغای آن است.
واژه الغاء به معنای ابطال، حذف، فسخ و لغو می باشد و معادل فارسی آن برهم زدن یا برهم خوردن برده داری یکی از مباحثی است که با زندگی نوع بشر از ابتدا گره خورده و پیشینه ای بسیار کهن دارد.اقوام مختلفی از سرزمین های گوناگون این پدیده را با تنزل مقام انسانیت خلق کرده اند.
معضل برده داری
تا سده پیش به مفهوم سنتی آن پررنگ بوده است. اما امروزه نیز خود را به شکل های
مختلف نشان می دهد.
از جمله برده
داری نوین و برده داری فکری. در خصوص برده داری سنتی تعاریف مختلفی وجود دارد.از
جمله رابطه تولیدی که ظهور آن بیانگر آغاز تقسیم جامعه به طبقات است و یا انسانی
که طبق قوانین مورد قبول یک جامعه و یا یک تفکر مملوک می شود. یعنی به مالکیت
انسان دیگر در می آید. این نوع برده داری در جوامعی وجود داشته که این پدیده شوم
را به رسمیت می شناختند.
اما در ابتدای
سده جدید و با تغییر جغرافیای سیاسی جهان برده داری مدرن پا به عرصه وجود گذاشت.
برده داری نوین
سوء استفاده بیش از حد افراد برای کسب منافع شخصی یا تجاری می باشد و صد البته رد
پای قوانین دینی و مذهبی را می توان در این نوع برده داری مشاهده کرد.
کودک همسری
قانونی بر اساس قوانین شرعی بعضی از ادیان بر اساس تحقیقات سازمان های حقوق بشری
هنوز در حدود 167 کشور جهان برده داری مدرن وجود دارد و میلیون ها زن و مرد و کودک
از این پدیده رنج می برند. کودکان محروم از تحصیل، کودکان کا، کودک همسری، خشونت
علیه زنان و کودکان از مصادیق این نوع
برده داری می باشند. مثال ملموس این معضل سلب حق تحصیل دختران در حکومت فعلی
افغانستان یا حجاب اجباری در جمهوری اسلامی ایران می باشد.
تلاش های زیادی
برای مبارزه با این پدیده شوم در نقاط مختلف جهان در جریان است به خصوص از جانب
زنان اما این معضل کماکان در بسیاری از کشورها پا برجاست. کایلاش ساتیارتی یکی از دو برنده هندی جایزه
صلح نوبل در گفتگو با شبکه دویچه وله
آلمان عنوان می کند: مبارزه با برده داری مدرن در هند مثل مبارزه با مافیاست و اما
ظهور برده داری فکری در برخی از کشورها سایه ای شوم بر سر آزادی اندیشه و انسان
آزاد اندیش انداخته. نوعی از برده داری که در کشورهای دیکتاتوری به ویژه دیکتاتوری
مذهبی متولد شده است. در این مقوله حاکمان به مردم القاء می کنند که چگونه
بیاندیشند و در واقع چگونه اندیشیدن دیکته می شود و نه اندیشیدن.
در این پازل
انسان اندیشمند و یا آزاد اندیش و دگراندیش جایی ندارد. حاکمان تعیین کننده خط مشی
فکری افرادی هستند.
تفکر افراد در
چهارچوب یا موازی با شریعت تعیین می شود. برای افراد در چارچوب یا موازی با شریعت تعیین می شود و از منابعی مثل
کتاب سنت
و حدیث استفاده می شود.
شاکله این تفکر
تعدادی نقل قول، حدیث و خطابه غیر مستند و
سخیف می باشد. در چنین نظام برده داری اندیشه بشر به اسارت در آمده و انسان
اندیشمند همچون برده ای دست و پا بسته در زندان خرافات و دروغ هایی که زاده ذهن
افراد منفعت طلب و دیکتاتور مآب می باشد.
محصولات کتب
آموزشی بر اساس قوانین شرع نگارش می شوند و انواع راهکارهای رشد بینش و تفکر مثل
تحریف تاریخ ، حذف و سانسور کتابها و مطبوعات و فیلترینگ شبکه های اجتماعی استفاده
می شود.
چنین اندیشه انسان به اسارت گرفته می شود و زمانی که
آزادی اندیشه سلب می شود آزادی بیان نیز دیگر معنایی ندارد.
در واقع حاکمان
این نوع برده داری می دانند بدون آزادی اندیشه
نمی تواند چیزی از روی حکمت و عقل باشد و بدون آزادی بیان نمیتواند آزادی
عمومی وجود داشته باشد.
آنها می دانند
به بردگی بردن آزادی اندیشه و تفکر مولد
جهل می باشد و جهل همان خصوصیتی است که می توان با آن حکومت کرد. غافل از اینکه
دانش عقل و حکمت در وجود نوع بشر به ودیعه
گذاشته شده و خلق برده داری فکری در طولانی مدت امری محال جلوه می نماید.